جهان خوابیده و بیدار نمی شه
نمی خواد بشنوه زنگ ِ صداتُ
نمی خواد ردّ پات آیینه باشه
داره می شوره با خون کوچه هاتُ
مگه غرور ِ آسمون ، سهم ِ پرندگی نبود
مگه تواضع ِ زمین ، برای زندگی نبود
حالا چرا فقط قفس ، ترانه می شه تو گلو
چرا گلوله می وزه ، به شاخه های آلبالو
تو که تبر نمی تنی ، به دور ریشه های تاک
واسه چی پَرپَر می زنن ؟؟ جوونه هات به روی خاک
جهان خوابیده و بیدار نمی شه
نمی خواد بشنوه زنگ ِ صداتُ
نمی خواد ردّپات آیینه باشه
داره می شوره با خون کوچه هاتُ
با تو سکون سرد سنگ ، آیینه رُ محک زده
حالا که خون ِ شاپرک ، رو تن ِ گل شتک زده
تفنگ تو مشت توئه ، گلوله هات باور ِ سنگ
صدای شلیک نمیاد ، تو این دفاع ِ بی تفنگ
پیرهن ِ خونی توئه ، گواه ِ سبز ِ معجزه
به راه رفته شک نکن ، تا اخرین مبارزه